جدول جو
جدول جو

معنی تفضل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تفضل کردن
(بِ)
لطف کردن. احسان کردن. نیکویی کردن:
احسان چرا کنی و تفضل بجای آنک
فردا به روز جنگ و جفا برکشی حسام.
ناصرخسرو.
سبک باش ای نسیم صبحگاهی
تفضل کن بدان فرصت که خواهی.
نظامی.
رجوع به تفضل شود
لغت نامه دهخدا
تفضل کردن
کهنواختن مهربانی کردن لطف کردن
تصویری از تفضل کردن
تصویر تفضل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تفضل کردن
احسان کردن، عنایت کردن، لطف کردن، مرحمت کردن، نیکی کردن، مهربانی ورزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ تَ)
لطف کردن. عنایت کردن. توجه کردن:
فضل کن، مگذارکز مشتی خسیس
چون منی در دور تو باشد حزین.
خاقانی.
خدایا فضل کن گنج قناعت
چو بخشیدی و دادی ملک ایمان.
سعدی.
، بخشیدن. احسان:
ای صاحب مال فضل کن بر درویش
گر فضل خدا همی شناسی بر خویش.
سعدی.
، رحمت کردن. بخشاییدن:
چون تو خجل وار برآری نفس
فضل کند رحمت فریادرس.
نظامی.
رجوع به فضل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
سگالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تامل کردن
تصویر تامل کردن
نگریدن نیک نگریستن اندیشیدن، درنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاول کردن
تصویر تاول کردن
تاول زدن آبله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکل کردن
تصویر توکل کردن
کار خود بخدا حواله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنزل کردن
تصویر تنزل کردن
فرودیدن (صحدر) فرود آمدن پایین آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکفل کردن
تصویر تکفل کردن
کفالت کردن کسی را کفیل شدن پایندانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنبل کردن
تصویر تنبل کردن
کاهلی کردن تنبلی کردن، اهمال کردن مسامحه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امری را بطرق مختلف انجام دادن، ببازیها و تفریحات گوناگون مشغول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقبل کردن
تصویر تقبل کردن
بعهده گرفتن بگردن گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفقد کردن
تصویر تفقد کردن
دلجویی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفوه کردن
تصویر تفوه کردن
بر زبان آوردن، دهان گشودن بزبان آوردن، سخن گفتن: (حتی باین کلمه تفوه نباید بکنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفحص کردن
تصویر تفحص کردن
کاوش کردن جستجو کردن بررسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرس کردن
تصویر تفرس کردن
بو بردن آغیلیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعقل کردن
تصویر تعقل کردن
اندیشیدن اندیشه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
صبر کردن، بردباری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افضال کردن
تصویر افضال کردن
بخشش کردن، احسان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفال کردن
تصویر تفال کردن
فال گرفتن فال زدن تفال فرمودن تفال زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرج کردن
تصویر تفرج کردن
لشتن سیر کردن گردش نمودن جهت گشادگی خاطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تأمل کردن
تصویر تأمل کردن
((~. کَ دَ))
درنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقبل کردن
تصویر تقبل کردن
پذیرفتن، پذیرا شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
تاب آوردن، برتافتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
Weather, Bear, Endure, Incur, Tolerate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
Contemplate, Ponder
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
терпеть , вытерпеть , понести , выносить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
задумываться , раздумывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
ertragen, sich zuschulden kommen lassen, tolerieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
nachdenken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
терпіти , витримувати , зазнавати , витримувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
замислюватися , міркувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
kontemplować, rozważać
دیکشنری فارسی به لهستانی